امروز پنجشنبه ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۳
دسته بندی سایت
محبوب ترین ها
پرفروش ترین ها
برچسب های مهم
آمار بازدید سایت
پیوند ها
کوپلیمریزاسیون امولسیونی وینیل استات با آلفاالفین ای لاتکس تولیدی نسبت به لاتکس حاصل از پلیمریزاسیون امولسیونی وینیل استاتچکیده اگرچه كوپليمريزاسيون وينيل استات با آلفا الفينها معطوف به كوپليمريزاسيون با اتيلن بوده است ولي بطوركلي ساير آلفاالفينها را نيز مي توان بفرم امولسيوني باوينيل استات پليمر نمود، بعبارت ديگر بشرط اينكه مواداوليه باقيمت مناسبي دردسترس باشد تعدادي ازآلفا الفينها بفرم كوپليمر اولسيوني با وينيل استات درآمده وداراي مزيت عدم نياز به اعمال فشار بالاي لازم براي تزريق اتيلن هستند، براي مثال اعمال فشاردرپليمريزاسيون وينل استات با 1- هگزن، 1- اكتن و 1- دكن كاملا اختياري است. دراين پايان نامه به بررسي پليمريزاسيون امولسيوني وينيل استات با آلفاالفينها پرداخته شد ومقادير وزني متفاوتي از نانورس با هدف بهبود خواص مكانيكي فيلم حاصل بكاررفت. نمونه اوليه ازتركيب 40 درصدوزني ازمنومرها ،5 درصد وزني ازعوامل پايداركننده شامل امولسيفاير يوني سديم لاريل سولفات ويك پايداركننده غيريوني همانند پلي سوربيتان 20، نوعي سيستم شروع كننده اكسيداسيون واحيا وشرايط خوراك دهي گرسنه انجام گرفت. نتايج حاكي ازآن بود كه بيشترين كاهش دماي انتقال شيشه اي مربوط به شرايط خوراك دهي گرسنه، زمان واكنش 5 ساعت وبكمك سيستم اكسيداسيون واحيا اتفاق افتاده است و تحت اين شرايط دماي انتقال شيشه اي فيلم حاصل حدود 10 درجه كاهش نشان داده است . براي بهبود خواص فيزيكي ومكانيكي فيلم حاصل نيز مقادير وزني متفاوتي از نانو رس به سيستم پليمريزاسيون افزوده شد، نتايج نشان داد كه بهترين خواص مكانيكي براي فيلم حاوي 1درصد وزني نانورس حاصل مي شود. فصل اول 1-مقدمه 1-1پلیمریزاسیون امولسیونی امروزه دیسپرسیونهای پلیمری با نام لاتکس بیان میشوند که درزبان لاتین به معنای مایع یا سیال میباشد و به کلمه یونانی لاتکس که با معنای قطره میباشد برمیگردد. کلمۀ لاتکس یک واژه عمومی میباشد که برای تمام انواع دیسپرسیونهای پلیمری اطلاق میشود. محیط دیسپرسیون، فاز همگن و ترم مترادف با فاز پیوسته میباشد. هر مادهای میتواند یک محیط دیسپرسیون باشد به شرطی که برای ماده دیسپرس شده یک ناحلال باشد. آب از گذشتۀ دور در واقع به دلایل ارزانی، ایمنی و مسائل زیست محیطی مهم ترین عامل دیسپرسیون بوده است. پلیمریزاسیون امولسیونی ویژگیهای متعددی دارد که عمدتاً از فقدان حلالهای آلی و قسمت به قسمت کردن واکنش (یعنی انجام گرفتن واکنش در ذرات جدا از هم) ناشی میشود. آب که فاز پیوستۀ بی اثر و بی ضرری میباشد باعث میشود که گرانروی محصولات نهایی در حد نسبتاً پایینی حفظ شود و انتقال حرارت را نیز تسهیل میکند. پلیمریزاسیون در اصل در ذرات لاتکس که به عنوان ریزراکتورهای متعدد برای پلیمریزاسیون تودهای عمل میکنند، اتفاق میافتد. امکان تولید پلیمرهایی با وزن مولکولی بالا و سرعت پلیمریزاسیون به مراتب بیشتر از سرعت مشاهده شده در سیستمهای همگن از مشخصههای این فرآیند میباشد، به علاوه، وزن مولکولی پلیمر را با افزودن عامل انتقال زنجیر میتوان کنترل کرد. معمولاً پلیمريزاسیون تا تبدیل بالایی انجام میگیرد و لذا مقدار مونومر باقیمانده حداقل میباشد. معایب پلیمریزاسیون امولسیونی هم از قسمت به قسمت بودن واکنش ناشی میشود. محلول واکنش معمولاً دارای مقداری افزودنی مثل سورفکتانت و اجزای آغازگر میباشد و حذف این مواد مشکل بوده و میتواند کیفیت محصولات لاتکس نهایی را تحت تأثیر قرار دهد (شكل شماره 1-1)، همچنین در مواردی که خود پلیمر مورد نیاز باشد حذف فاز پیوستۀ آبی ضرورت دارد و هزینههای اضافی را تحمیل میکند. شکل شماره 1-1 . شمای کلی از روندانجام واکنش پلیمریزاسیون امولسیونی]2[ محصولات پلیمریزاسیون امولسیونی به صورت لاتکس یا به صورت مادۀ خام بعد از حذف فاز پیوسته قابل استفاده میباشند. از جملۀ مشهودترین کاربردهای این محصولات که بخشی از زندگی روزمرۀ ما را تشکیل میدهد میتوان به رنگهای لاتکس، روکشهای کاغذ، روکشهای منسوجات و چسبها اشاره کرد ودراین میان پلیمرهای امولسیونی ویژه که از اهمیت صنعتی بالایی برخوردار هستند در مواردخاصی مانند افزودنیهای سیمان، اصلاح کنندههای رئولوژی و لاتکسهای زیست پزشکی نیز استفاده میشوند. پلیمریزاسیون امولسیونی یک فرآیند پیچیده میباشد و درکنار اهمیت صنعتیاش، بحث علمی وسیعی در مورد آن صورت گرفته است. کارهای وسیعی به منظور درک بهتر و توضیح کمّی مکانیسمهایی که طی فرآیند اتفاق میافتد انجام گرفته است، لذا کنترل واکنشهای پلیمریزاسیون امولسیونی از مسائل کلیدی بوده ودر بررسیهای علمی از اهمیت زیادی برخوردار میباشد.]1-2[ 1-2 پلیمریزاسیون امولسیونی وینیل استات اگرچه حدود یک سوم از منومر وینیل استات برای تولید لاتکسها به صورت رنگها و چسبها مورد استفاده قرار میگیردولی اطلاعات منتشره در خصوص پلیمر شدن امولسیونی وینیل استات محدود میباشد. پلیمر شدن امولسیونی وینیل استات شاید در میان روشهای پلیمر شدن با توجه به اینکه لاتکسهای واقعی با سطح فعالهای آنیونی و یا کاتیونی و یا سطح فعالهای غیر یونی یا کلوئیدی حفاظتی و همراه با ترکیب دو یا بیشتر از این مواد و همچنین بدون امولسیون کنندهای به وجود میآید منحصر به فرد است. از نگاه صنعتی، پلیمر شدن تعلیقی وینیل استات برای تولید گرانول پلی وینیل استات بالاترین اهمیت را داردو اغلب این گرانولها به پلی وینیل الکل با تنوع درجه آبکافت و با وزن مولکولی متفاوت تبدیل میگردند. در مقیاس آزمایشگاهی کوپلیمر شدن وینیل استات با منومرهای دیگر شاید با توجه به راحتی عمل و راحتی به وجود آوردن محیط تعلیقی مناسب مزیت داشته باشد.گفتنی است پلیمریزاسیون صنعتی امولسیونی این منومربه صورت همو یا کوپلیمر شدن از اهمیت فراوانی برخوردار است علی الخصوص در توسعه چسب ها، رنگ ها، پوشش دهی کاغذ و تکمیل در نساجی. اين پليمر از سالهاي 1940 به دليل داشتن خواصي چون چسبندگی سريع، مقاومت مكانيكي خوب و قابليت چسبندگي به سطوح صاف و صيقلي، كاربردهاي وسيعي پيداكرد ولي بايد توجه داشت كه اين پليمر، رزيني سخت [1]و شكننده[2]است. براي برطرف كردن چنين نقيصهاي ابتدا از نرمكنندهها [3]استفاده شد. نرمكنندهها معمولاً يك مولكول بزرگ مانند دياكتيلفتالات[4] يا ديمتيلفتالات[5] هستند كه با كاهش تماس زنجيرهاي پليمري بههم، تحرك بيشتري به آنها ميدهند. نکتة منفي استفاده از نرمكنندهها اين است كه مولكولها بهطور شيميايي بههم وابسته نيستند و احتمال اينكه اين مواد از پليمر جداشده و به طرف سطح مهاجرت كنند، وجود دارد و نهايتاً بازهم پليمر سخت شده و چسبندگي كاهش خواهد يافت]3-4[. درکل نقاط ضعفی که گاها متوجه محصولات برگرفته از پلی وینیل استات (چسب چوب،لاتکسهای مورد استفاده درکاربردهای پوشش دهی سطح و...) میشود را میتوان درموارد ذیل خلاصه کرد: 1- مقاومت ضعیف دربرابر آب ورطوبت 2- عملکرد نسبتاً ضعیف دردمای بالا 3- حساسیت زیاد نسبت به خزش تمامی مواردمطرح شده را میتوان مرتبط باساختارفیزیکی پلی وینیل استات دانست چراکه این پلیمر دارای ساختاری قطبی با جاذبههای نسبتا ضعیف واندروالسی میان زنجیره هایش بوده وهمین امر منجربه کاهش دمای انتقال شیشهای این پلیمر شده است، دراین میان برخی تحقیقات صورت گرفته درسالیان اخیر باهدف بهبود واصلاح خواص پلی وینیل استات باتوجه به کاربری این پلیمر به کمک اصلاح کنندههای موجودرا میتوان در 2 گروه اصلی زیر خلاصه کرد: 1-کوپلیمریزاسیون وینیل استات بابرخی منومرهای آب گریز و یا دارای عوامل فعال 2-آمیزه سازی پلی وینیل استات باافزودنیهایی که میتواند منجربه ارتقای خواص آن شود. قابل توجه است که باانجام استراتژیهای مطرح شده میتوان در ازای کاهش برخی خواص این پلیمر به اصلاح خواص مدنظر پرداخت که البته دراین میان لزوم استفاده از دستورالعمل خاصی برای حفظ وبهینه سازی تمامی خواص لازم غیرقابل انکاراست. برای مثال افزودن برخی فیلرها و یامواداسیدی به چسب چوب برپایه پلی وینیل استات (علی رغم اینکه باعث تقویت عملکرد مکانیکی واستحکام فیلم و یاچسب پلی وینیل استات دردمای بالا میشود) به زیرلایه چوبی[6] که چسب برآن اعمال میشود ضربه زده وکاربری پلی وینیل استات راتحت تاثیرقرار میدهد، ازطرفی کوپلیمریزاسیون وینیل استات بامنومرهایی نظیربوتیل آکریلات واتیلن منجر به افزایش نرمی ومقاومت دربرابر آب شده ولی باعث کاهش چشمگیر مدول یانگ، سختی واستحکام برشی محصول نهایی خصوصادردمای بالا میشود. درکل میتوان نتیجه گرفت که بمنظور ایجاد وحفظ تمامی خواص دلخواه درپلی وینیل استات میبایست ترکیبی ازاصلاح کنندههای مربوطه رابکارگرفت، بعبارتی ضمن لزوم وجود خواص مکانیکی واستحکام مناسب به کمک آمیزه سازی پلی وینیل استات باافزودنیهای مناسب وتشکیل نوعی کامپوزیت، به کمک کوپلیمریزاسیون منومر وینیل استات بامنومرهایی با دمای انتقال شیشه ای[7] کمتر باهدف کاهش دمای انتقال شیشهای پلیمر حاصله ورهایی ازنقیصه شکنندگی وضعف دربرابر رطوبت منسوب به پلی وینیل استات به ترکیبی ازخواص مطلوب برای این پلیمر دست یافت]5[. 1-2-1 پلیمریزاسیون امولسیونی وینیل استات –α الفین مونومرهايي كه براي تركيب با وينيلاستات مورد استفاده قرار ميگيرند عبارتاست از: ديبوتيلمالئات، ديبوتيل فومارات، بوتيل اكريلات، وينيل لائورات، وينيلاستئارات، اتيلآكريلات و اتيلن. مهمترين امتياز اتيلن علاوه بر غير سمي بودن، ارزاني آن است . پلیمریزاسیون آلکنها به دلیل خواص شیمیایی ومکانیکی مطلوب پلیمرهای حاصل، بسیار رایج بوده است ولی زمانی که نیاز به وجود گروههای قطبی و یا گروههای عاملی خاص بمنظورایجاد چسبندگی به سطح وجود دارد، این دسته از پلیمرهادارای نقاط ضعفی میباشند، لذا زمانی که منومرهای اولفینی در مجاورت منومرهای قطبی قرارگیرند شاهد بهبود خواص فیزیکی، مکانیکی، نوری و همچنین بهبود چسبندگی به سطح میباشیم که این فرآیند، پلیمرهای حاصل را درکاربردهای پوشش دهی سطح، نوری و پزشکی مستعد میسازد ]6 [. برای مثال كوپليمر وينيلاستات-اتيلن در برابر اشعة ماوراء بنفش [8] و مواد آلكاني مقاوم است و به همين علت كوپليمر اتیلن وینیل استات[9] بهطور گستردهاي در صنايع مختلف بهكارگرفتهشدهاند و بسته به مقدار مونومرهاي اتيلن و وينيلاستات كوپليمر حاصل خواص متفاوتي خواهد داشت و به همين دليل كاربردهاي متنوعي دارد [3-4]. ازاین رو،کوپلیمریزاسیون منومرهای قطبی وینیلی همانند وینیل استات با α- اولفینها بدلیل خواص فیزیکی مکانیکی بسیار مناسب پلیمر حاصله طرفداران بسیار زیادی پیدا کرده است و دراین میان کوپلیمریزاسیون امولسیونی روش نوینی برای سنتز پلیمرهای وینیلیک است، بگونهای که این روش برای کوپلیمریزاسیون آکریلات با α- اولفینها نیزپیشنهاد شده است]6 [. از آنجایی که منومر وینیل استات فاقد رادیکالهای آزاد پایدار میباشد، بیشتر رادیکالهای آزاد این منومر تمایل به واکنشهای انتقال و اختتام دارند، از این رو گزارشهای چندانی در خصوص کوپلیمر شدن این منومر به کمک روش امولسیونی وجود ندارد. در این میان استفاده از مواد آلی یونیزه شده به عنوان عامل کنترلی پلیمریزاسیون که با تشکیل کمپلکسی فعال مانع از وقوع واکنشهای سریع انتقال واختتام میشود ازسری روشهای رایج درسنتزکوپلیمرهای وینیل- استاتی میباشد. ولی علاوه براین، هرچند گزارشات متعددی مبنی بر سنتز کوپلیمر اتیلن- وینیل استات تحت شرایط پر فشار (روشهای امولسیونی و غیر کنترلی) در دمای بالا وجود دارد ولی در خصوص کیفیت و تمایل دیگر منومرهای α- اولفینی(مخصوصا آلفا اولفینی با طول زنجیر خطی بزرگتر باتوجه به اینکه پلیمریزاسیون امولسیونی وینیل استات واتیلن درفشارهای بالا صورت گرفته و کنترل شرایط واکنش پلیمریزاسیون به کمک ابزاری نظیر طراحی یک سیستم خنک کننده در راکتور باهدف بررسی گرمازایی وکنترل دمایی سیستم نسبتا دشوار میباشد) به شرکت درفرآیندکوپلیمریزاسیون به این دلیل که رادیکالهای در حال رشد زنجیر هایشان بسیار تنبل بوده و تمایل چندانی به پلیمریزاسیون ندارند تردید وجود داشت ]7[. ازسوي ديگر امروزه تحقیقات گسترده و زیادی روی دستهای از افزودنیها برای سیستمهای پلیمری در حال انجام است. ویژگی این دسته آن است که حداقل یک بعد از ابعاد آن در دامنه نانومتری است و از جمله این مواد، نانوذرات فلزی و ذرات آلی و غیرآلی و سیلیکاتهای آلی مانند خاک رس هستند که با افزوده شدن مقادیر بسیار اندک از آنها به یک مخلوط پلیمری، خواص آن را بخوبی بهبود میبخشند،در حقیقت این تقویتکنندههای نانومتری بهدلیل داشتن ابعاد بسیار کوچک و نسبت منظر بسیار بالا در مقایسه با تقویتکنندههای معمولی در سطح بارگذاری کمتر باعث بهبود خواص مورد نظر شده و جایگزین خوبی برای کامپوزیتهای معمولی میباشد؛ چراکه کارآیی بهتر و وزن کمتری دارند. نانوذرهای که در کنار اغلب مخلوطهای پلیمری استفاده میشود خاک رس است، حتی لازم به ذکر است که وجود گروههای عاملی روی سطح این سیلیکاتهای لایهای از جمله رس، این امکان را فراهم میسازد تا بتوان با ایجاد اصلاحات روی سطح و در ساختار لایهای این مواد، اثر سازگارکنندگی و به نوعی برقراری اتصال بین دو فاز ناسازگار يا به عبارتي بهبود مورفولوژی را نیز به نوعی از آنها انتظار داشت. حال باید اشاره داشت که به ترکیب جدیدی که از افزودن این دسته از مواد نانومتری به مخلوط پلیمرها بوجود میآید، نانوکامپوزیت میگویند. در مفهومی عام تر و کلی تر میتوان گفت، نانوکامپوزیت نیز همان کامپوزیت است که یک یا چند جزء از آن، ابعاد کمتر از 100 نانومتر دارد. نانوکامپوزیتها از دو فاز تشکیل شده اند، فاز اول یک ساختار بلوری است که در واقع پایه یا ماتریس نانوکامپوزیت محسوب میشود و ممکن است از جنس پلیمر، فلز و یا سرامیک باشدو فاز دوم نیز ذراتی در مقیاس نانومتر میباشند که به عنوان تقویت کننده (مواد پرکننده[10]) به منظور اهداف خاص از قبیل استحکام، مقاومت، هدایت الکتریکی، خواص مغناطیسی و ... در درون فاز اول (ماده پایه) توزیع میشوند. این مواد تقویت کننده میتوانند به شکل الیاف یا ذرات پخش شده در ساختار آن ترکیب باشند. در واقع هنگامی که ذرات و یا الیاف درون یک مادهی پایه به طور یکنواخت توزیع شوند، نیروهای اعمال شده به کامپوزیت نیز به طور یکنواخت به ذرات یا الیاف منتقل میشود. اجزاء نانوکامپوزیتها بر اثر برهمکنش سطحی بین مادهی پایه و مواد پرکننده، از خواص بهتری برخوردار میشوند. نوع و میزان برهمکنشها نقش مهمی در خواص مختلف نانوکامپوزیتها همچون حلالیت، خواص نوری، خواص الکتریکی و مکانیکی آنها دارد] 8[. در بین انواع نانوکامپوزیتها بیشترین توجه به نانوکامپوزیتهای پایه پلیمری معطوف است. یکی از دلایل گسترش نانوکامپوزیتهای پلیمری، خواص بی نظیر مکانیکی، شیمیایی و فیزیکی آن است. نانوکامپوزیتهای پلیمری عموماً دارای استحکام بالا، وزن کم، پایداری حرارتی بالا، رسانایی الکتریکی بالا و مقاومت شیمیایی بالایی هستند و از طرفی نیاز اقتصادی در عرصههای مختلف، تقاضا برای استفاده از مواد جدید سبک وزن مانند پلیمرها را افزایش داده است. نایلون 6 اولین پلیمری بود که توسط شرکت تویوتا در سال 1990 برای تهیه نانوکامپوزیتها به کار گرفته شد، اما امروزه از پلیمرهای ترموست نظیر اپوکسی، پلی ایمید و پلیمرهای ترموپلاست نظیر پلی پروپیلن، پلی استایرن به عنوان مادهی زمینه این کامپوزیتها استفاده میگردد]9[. محصولات تهیهشده از نانوکامپوزیتهای پلیمری قابلیت استفاده در صنایع شیمیایی، خودروسازی، ساختمان، نظامی، پزشکی، لوازم خانگی، ورزشی، کشاورزی و الکترونیکی را داشته و استفاده از آنها در این صنایع، کاهش مصرف سوخت و انرژی، افزایش مقاومت و ایمنی در برابر زلزله و آتشسوزی، افزایش عمر سازهها، کاهش خسارات ناشی از زمان نگهداری مواد غذایی و محصولات کشاورزی،کاهش خسارات ناشی از خوردگی و بهطور خلاصه، استفاده بهینه از منابع موجود را میتواند بههمراه داشتهباشد]10[. 1-3-1 مزایای نانوکامپوزیتهای پلیمری به صورت خلاصه میتوان مزایای این گونه کامپوزیتها را به صورت زیر ارائه کرد[11] : خواص مکانیکی بهتر در مقایسه با کامپوزیتهای عادی ( تقویت در نانوکامپوزیتها بیشتر دو جهتی است تا یک جهتی) افزایش پایداری حرارتی و خود خاموش شوندگی ممانعت از نفوذ گازهایی مانند اکسیژن، بخار آب، هلیم، دی اکسید کربن و بخارات آلی مانند اتیل استات ( به دلیل تشکیل مسیر متخلخل و پرپیچ و خم به علت حضور خاک رس) افزایش سرعت تخریب پلیمرهای زیست تخریب پذیر این خواص در درصدهای بالای سیلیکات ( البته کمتر از 5 درصد وزنی) در مقایسه با سیستمهای فیلر دار معمولی حاصل میشوند [12]. [1] Hardresin [2] Brittle [3] Plasticizer [4] DOP [5] DMP [6] substrate [7] Tg [8]UV [9] Ethylene-Vinyl Acetate [10]Filler |
برچسب های مهم