θt = زاويه چرخش بين مسير جريان زيرين و جهت جريان اصلي،
ρ،ρs= به ترتيب چگالي جرمي آب و ذرات رسوبي
σg = انحراف معيار هندسي
τ0 = تنش برشي بستر ناشي از جريان عبوري
τc = تنش برشي بحراني ذرات رسوبي
τcont = تنش برشي ناشي از تنگشدگي
= تنش برشي بستر ناشي از تنگشدگي،
τnose = تنش برشي بستر در محل دماغه کوله
= ضريب تشديد تنش برشي بستر تنها به علت وجود کوله، τ´nose / τ0
τ´nose = تنش برشي تنها به علت وجود کوله
= ضريب تشديد کلي تنش برشي در محل کوله با ديواره قائم، τnose / τ0
فصل اول
مقدمه
1-1- انواع کوله پلها، مکانيابي و ساخت
اگرچه مورفولوژي آبراهههاي رودخانهاي از يک محل به محل ديگر تفاوتهاي اساسي دارند، اما کوله پلها خصوصيات عمومي واحدي دارند که ميتوان از آن براي تعريف نوع آنها جهت پيشبيني ميدان جريان در هندسه آبراهههاي مختلف استفاده نمود. خصوصيات عمومي کوله پلها را ميتوان در قالب نوع کوله، مکانيابي عمومي خاکريز دسترسي و وضعيت ساخت کوله تعريف نمود. هريک از اين خصوصيات، به همراه هندسه آبراهه و نوع رسوب بستر، تاثير زيادي بر ميدان جريان اطراف پل و در نتيجه آبشستگي خواهند داشت.
1-1-1- انواع کوله پلها
به طور کلي کوله پلها را ميتوان به سه نوع اصلي تقسيمبندي نمود:
در کولههاي با ديواره شيبدارکنارهها مانند وجه روبرو شيبدار هستند (معمولا با زاويهاي کمتر از زاويه قرارگيري[3] مصالح استفاده شده در خاکريز)؛ و گوشههاي متصل کننده وجوه و کنارهها مانند قسمتي از يک مخروط گرد ميشوند (شکل 1-1). در کولههاي بالهاي نيز وجوه کناري خاکريز شيبدار هستند، اما وجه روبرو عمودي است. زاويه بين وجه روبرو و باله معمولا ˚45 ميباشد؛ گرچه زاويههاي ديگري نيز به کار برده ميشوند. به علت اتصال ناگهاني باله به وجه روبرويي، يک گوشه تيز تشکيل شده که باعث ميشود جريان نسبت به کولههاي با ديواره شيبدار کمتر آبلغز[4] باشند (شکل 1-1) . در کوله با ديواره قائم، هم وجوه کناري و هم وجه روبرويي به صورت عمودي است. زاويه وجوه کناري و روبرويي، ˚90 است